جستجو
-
۱تصویر
غلامرضا به عبدالحسین میرزا فرمانفرما، ۱۳۳۷ ق
تلگراف شامل احوالپرسی
-
۱تصویر
علی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما، ۱۳۳۷ ق
شامل خبر از مرگ گریختن یک غلام
-
۱تصویر
تلگراف محمد جعفر حسین الحسینی به عبدالحسین میرزا، ۱۳۳۰ ق
دو دانگ و سیزده شعیر ملک به حکم شرع عدلیه وزراء به حاجی بشیر خان و از او به خواهرش حاجیه خانم (همسر پاشا خان) منتقل شد. نویسنده از مخاطب درخواست دادن دستور به عدم تعرض پاشا خان میکند.
-
۱تصویر
نامه به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
شامل جریان خواستگاری کردن هاشم خان جلیلالدوله از دختر وسطی ناصرالدوله، مخالفت شدید نجمالسلطنه با این وصلت، فرستادن میرزا عباسقلی نزد منورالسلطنه برای واسطه گری، مخالفت دختر بزرگ تر ناصرالدوله، و در نهایت سرگرفتن این ازدواج؛ همچنین درباره ازدواج مادر ناصرالدوله با اعتمادالسلطنه و در نهایت سرگرفتن این ازدواج
-
۱تصویر
تلگراف میرزا سید حسین مستوفی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما، ۱۳۱۲ ق
در مورد فوت برادرش، اشاره به طمع مجدالملک نسبت به مستمری برادرش، و درخواست پرداخت مستمری مرحوم برادرش به همسر و فرزندانش؛ از مخاطب میخواهد تا خواسته اش را به ولیعهد برساند
-
۱تصویر
تلگراف منورالسلطنه به عبدالحسین میرزا فرمانفرما، ۱۳۳۰ ق
نگرانی نویسنده از احوال مخاطب و درخواست برای باخبر کردن از حالش
-
۱تصویر
نجم السلطنه به عبداالحسین میرزا فرمانفرما
نامه ملک تاج نجم السلطنه به برادرش، عبدالحسین میرزا فرمانفرما؛ گزیده متن: این کاغذ جواب است برای حاجی نوشته بودم برای عمل پلایین خودم که خبر آوردند یک حلقه آب در نمی آید از قنات پلایین. حالا غریب بیست هزار و پانصد تومان خرج می گویند دارد تا آخرش چه بشود. به کلی خراب شده خانه رعیتی قنات. این کاغذ بخوانید حاجی نوشته است تا بعد [ ناخوانا] شود. سه شبانه روز بارندگی خیلی خرابی به هم زده است.
-
۱تصویر
تلگراف انورالسلطنه به عبدالحسین میرزا فرمانفرما، ۱۳۳۶ ق
شامل احوالپرسی و شرح مشکلات
-
۲تصویر
فتح الله رسد باشی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما، ۱۳۳۲ ق
شامل شرح غارت رفتن اموال نویسنده در تویسرکان، تحویل اسلحهاش در همدان، رفتن به تهران و مشکلات مالیاش، خدمت به نجمالسلطنه، و درخواست از مخاطب برای فرستادن اموال به غارت رفتهاش و یا تعیین تکلیف او
-
۲تصویر
مهرماه خانم به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
مهرماه خانم پس از گله از پسرعمویش، عبدالحسین میرزا فرمانفرما، به خاطر بازدید نکردن از او هنگام آمدن به تهران، در مورد سهمش از املاک و تأخیر در گرفتن مواجب آنها می نویسد.